محل تبلیغات شما

"سرزمینم مادر گل گاو زبان"   قصه دارم  از دیار اشکور  قصه  ای از مردمان پرهنر

قصه با با و خرج زندگی  قصه بی پولی وشرمندگی  قصه دستان  پاک  مادرم

قصه چشمان خیس خواهرم  این همان خرج عروسی پسر  قصه شادی شود بهر  پدر

قصه از باغی که مهداین گل است  هم صفا هم  آشنای بلبل است  رویش این گل  بنام  اشکور

زحمت است اما بهایش کم ثمر  چون  بهار با صفا از نیم گذشت  دیده ها پرخون شودزین سرگذشت

چون بهشت  اشکور آید پدید  باید این گل را به زحمت جمله چید  از خروسخوان مرد و زن  در فکر کار

دست در دست همند و با  وقار  شکر ایزد را بجا آورده اند  کارها را رو برا(ه) چون کرده اند

این دوای درد بی درمان ماست  لقمه نان بر سر هر خوان ماست   این گل گل گاوزبان در ریشه هاست

رویش سبز همه اندیشه هاست  سرزمینم  مادر گل گاوزبان  این سرای لاله های گل فشان

چشمه ساران را بیاد آورده ام  رنج ها در سال ها پرورده ام  راوی  زخم دل این مردمم

حسرت از فقدان جو و گندمم  سرزمینم قطعه ای از کوثر است  ملک عشق اهل بیت حیدر است

مردمانش  مهربان و صادقند  بي غل و غش مردمانی عاشقند  من همانم راوی این درد ها

زخمی از تیغ همه نامردها  آمدم تا  باز گویم درد را  قصه بی مهری نامرد را  سرزمینم پای تخت این گل است

سرزمین چهچه صد بلبل است  سرزمینم مهد علم و دانش است  سرزمین پرشکوه و زایش است

باید این ملک گران را یاد کرد  با گل گل گاوزبان آباد کرد   پاس می دارم تو را ای اشکور 

سرزمین  مردمانِ  پرهنر                  

     زهرا فتح الهی پرشه ریسن   

گزارش خانم شعبانزاده هفته نامه ندای کشاورز

برسی سرمازدگی محصولات

خورسندکلایه اشکور

گل ,قصه ,است  ,ها ,سرزمینم ,اشکور ,این گل ,از دیار ,باید این ,ای از ,گل گل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دبیرستان عام المنفعه المهدی عج محلات